ای خم چرخ از خم ابروی تو ...

هرکه از دوست تحمل نکند ... عهد نپاید ...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسرت کعبه دلها ...» ثبت شده است

جعل الاجابة تحت قبة الحسین

 

قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا ﴿۷۵﴾
گفت آیا به تو نگفتم که هرگز نمى‏توانى همپاى من صبر کنى (۷۵)

سوره مبارکه کهف

صبر میکنم ... چشم .. یادم رفته بود ... قول و قرارمان را ... 

صبر میکنم ... و شکر که شما حواستان هست به ما ... 

صبر میکنم .. هرچند این صبر کردن دیگر دارد امان از دلم میبرد ....

میگذارمش پای تادیب ... باید تربیت شود بزرگ شود عاقل شود ...

طول میکشد .. ولی میشود ... شده برایش کلاس تقویتی هم بگذارم میرسانمش به حد لیاقت ...آنوقت .. میایم برای اذن ...

قلبم که فراخ شد  ... میایم تا تذکره ام را بدهید ... امضا شده .. یک کربلای با معرفت ... با حضور قلب ... پر شور شعور ... 

صبر میکنم وچه لذتی بالاتر از ناز شما را خریدن ...  

صبر میکنم ... صبر جمیل همین است ... همین ... 

.

.

جانم به فدایتان

.

.

.

جعل الاجابة تحت قبة الحسین 

بفداک کلنا یا ریحانة الحسین

.

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

خلا ء

کسی بلیط رفتنی به دست من نمی دهد
به آرزوی یک جــــوان خــــام تن نمی دهد

بلیط ماندن است مانده روی دستهــای من
در این همه مســـافــــر حرم نبود جای من؟

«سـلام نسخه» را بـبـر بـبـیــن دوا نمی دهد؟
از او بـپــرس ایــن مـریـض را شفـــا نمی دهد؟

چقدر تـــا تو با قطــارهـا سفـر کند دلش؟
چقدر بـگـــذرنـد زائـــرانـت از مـقــــابلش؟

چقدر بـــادهـــای دوریـــت مچـــالــه اش کنند؟
و دوستان به روزهـــای خوش حواله اش کنند؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

او که هرگز نتوان یافت همانندش را ...

حالا تو بخش بخش شدی «ح» شدیّ و «سین»

حالا تو را هِجا به هِجا گریه می کنم

تو در ازای اشک به من کربلا بده

من در ازای کرب و بلا گریه می کنم


تو همانی که دلم لک زده لبخندش را ...

او که هرگز نتوان یافت همانندش را ...

کاظم بهمنی 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان