ای خم چرخ از خم ابروی تو ...

هرکه از دوست تحمل نکند ... عهد نپاید ...

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

یا محمد یا علی ...

  می‌آیی و لیلا شده مجنون عطر و بوی تو
دستی به رویت می‌کشد، یک دست بر گیسوی تو
نه بر نمی‌دارد کسی یک لحظه چشم از روی تو
یک چشم زینب بر حسین آن چشم دیگر سوی تو

هم باده نوش کوثری، هم مست از جام علی
باز، ای محمد! می‌رسی، این بار با نام علی

یا رب و یارب ساغرت، یا حق و یا حق باده‌ات
از مستی لب‌های تو میخانه شد سجاده‌ات
یک دم علی گل می‌کند در آن لباس ساده‌ات
یک دم محمد می‌رسد با زلف تاب افتاده‌ات

می‌آید از در مصطفی امشب که مستم با علی!
حالا که تو هر دو شدی پس یا محمد! یا علی!

 

قاسم صرافان

پ.ن : دیشب ... از بهترین های عمرم بود ... از بهترین اعیاد عمرم ... از بهترین روزهای جوان ...

پ.ن ۲ :‌ دیروز... اواسط روز ... فال حافظ و غینمت شماری فرصت ...

اواخر روز ... بوی سیب ... صحبت های حاج حسین یکتا ... حاج آقا مرادی ... اومدن ناگهانی آقای محمدی گلپایگانی ... سلام حضرت آقا .. مـــــــــــــــــادران شهدا ...

نشانه پشت نشانه ...

خدایا ... حالا که انقدر نگاهت پررنگــــــــــــ بود ... چرا حواس دلم انقدر پرت بود ... ؟‌

الحمدالله کما هو اهله ...

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

تو را چه نام دهم من ؟ فرشته یا که پری ؟ *

امام روح الله ...

بار ها و بار ها در زندگی ام حسرت خوردم که چرا 10 سال زودتر بدنیا نیومدم ... تا حداقل تو بچگی هام امامو دیده باشم ...

مردی رو که  نسلی به تنهایی تربیت کرد و به ثمر رسوند ... و بزرگترین انقلاب اسلامی رو رقم زد ...

ما که امام رو ندیدیم. .. ولی ... تفکراتشون رو خوب شنیدیم و خوندیم و یادگرفتیم ...

تفکراتی که امروز داره توسط نوه هاشونو بر عکس نشون داده میشه ...

[یادمون باشه امام تجملاتی نبودن .... واز تاکیداتشون ... "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد " بوده....]

البته پدران فاخر زیادی هستند که فرزندانشون خلاف جهتشون گام برمیدارند ...

امام اما برای ما هنوز امام است ... همان مرد دوستداشتنی و پر ابهت ...

مرد روزهای سخت ... مرد خدا ... روح خدا ...

دوصد سلام و صلوات بر روح مطهر جدشان .. وروح رفیع خودشان ...

خدا کنه بتونیم رهرو راهشون باشیم

* : تو را چه نام دهم من ، فرشته یا که پری ؟
برای من تو خدایی دمیده در بشری

احسان اکابری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

میلاد اربابــــــ

من که با دیدن عکسی ز حرم می میرم

به منم بال دهی تا بپرم می میرم

دست ارباب همیشه به سر نوکر هست

کم شود گرمی دستت ز سرم میمیرم

من در خانه ی تو پیش خدا میبالم

از درت جمع کنم بال و پرم میمیرم

مثل یک سایل بیچاره سلاحم گریه است

گر نیفتد به رهت این گذرم میمیرم

همه وقت ارزو و خواب و خیالم این است

روی زانوی تو و بین حرم میمیرم

.

شاعر : ؟

.

کربلا نرفته باشی و شب میلاد اربابت باشد ...

کربلا نرفته باشی و همه جا بوی کربلا گرفته باشد ...

کربلا نرفته باشی و گریه های نیمه شبی هم آرامت نکند

کربلا نرفته باشی و دیدن عکس بالای سرت هم ... اشکت را نبندد

کربلا نرفته باشی و بخوانی التماس هایت را ...

.

.

.

پ.ن : خواست از هر دو جهانم شود آسوده خیال ...

پدرم دست مرا داد به دستان حسین ...

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

شعبان الـــــذی ....

وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی

آنچه را در دل من می‏گذرد می‏دانی، از نیاز من آگاهی، ضمیر و درونم را می‏شناسی و فرجام و سرانجام زندگی و مرگم از تو پنهان نیست. آنچه را که می‏خواهم بر زبان آورم و از خواسته‏ام سخن بگویم و به حسن عاقبتم امید بندم، همه را می‏دانی.

وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَی آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی

در آنچه تا پایان عمرم و از نهان و آشکارم خواهد بود، قلم تقدیرت نافذ و جاری است و افزونی و کاهشم و سود و زیانم، تنها به دست توست.


إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّــــــــــــــــــــذِی یَرْزُقُنِی

وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْـــــــــــــــصُرُنِی

خدایا! اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟

و اگر خوارم کنی، کیست که یاریم کند؟

چه قدر خدارا شاکرم برای وجود این سه ماه .... رجب و شعبان و رمضان ...

پر توفیق باشیم ان شاءالله ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان