ای خم چرخ از خم ابروی تو ...

هرکه از دوست تحمل نکند ... عهد نپاید ...

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «السلام علی الشیب الخضیب ...» ثبت شده است

جعل الاجابة تحت قبة الحسین

 

قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِی صَبْرًا ﴿۷۵﴾
گفت آیا به تو نگفتم که هرگز نمى‏توانى همپاى من صبر کنى (۷۵)

سوره مبارکه کهف

صبر میکنم ... چشم .. یادم رفته بود ... قول و قرارمان را ... 

صبر میکنم ... و شکر که شما حواستان هست به ما ... 

صبر میکنم .. هرچند این صبر کردن دیگر دارد امان از دلم میبرد ....

میگذارمش پای تادیب ... باید تربیت شود بزرگ شود عاقل شود ...

طول میکشد .. ولی میشود ... شده برایش کلاس تقویتی هم بگذارم میرسانمش به حد لیاقت ...آنوقت .. میایم برای اذن ...

قلبم که فراخ شد  ... میایم تا تذکره ام را بدهید ... امضا شده .. یک کربلای با معرفت ... با حضور قلب ... پر شور شعور ... 

صبر میکنم وچه لذتی بالاتر از ناز شما را خریدن ...  

صبر میکنم ... صبر جمیل همین است ... همین ... 

.

.

جانم به فدایتان

.

.

.

جعل الاجابة تحت قبة الحسین 

بفداک کلنا یا ریحانة الحسین

.

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

خلا ء

کسی بلیط رفتنی به دست من نمی دهد
به آرزوی یک جــــوان خــــام تن نمی دهد

بلیط ماندن است مانده روی دستهــای من
در این همه مســـافــــر حرم نبود جای من؟

«سـلام نسخه» را بـبـر بـبـیــن دوا نمی دهد؟
از او بـپــرس ایــن مـریـض را شفـــا نمی دهد؟

چقدر تـــا تو با قطــارهـا سفـر کند دلش؟
چقدر بـگـــذرنـد زائـــرانـت از مـقــــابلش؟

چقدر بـــادهـــای دوریـــت مچـــالــه اش کنند؟
و دوستان به روزهـــای خوش حواله اش کنند؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

با توام آی حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟؟

الموتُ اولی من رکوبِ العارِ

والعارُ اولی من دخولِ النارِ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

مکن ای صبح طلوع

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

تو ناشناسی مثل شب تا روز محشر*

خون دل :


کوچک نشد مقام تو ،نه! تازه کربلا
با آبروی ریخته ات آبرو گرفت

شرم زیاد تو همه را سمت تو کشید
این آفتاب بود که با ماه خو گرفت

دیگر برای اهل بهشت آرزو شدی
وقتی عمود ازسر تو آرزو گرفت

خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت

از آن به بعد بود صداها ضعیف شد
ازآن به بعد بود که راه گلو گرفت
....
زینب شده شکسته غرورش،شنیده ای؟
دست کسی به کنج النگوی او گرفت

در کوفه بیشتر به قدت احتیاج داشت
با آستین پاره نمی شد که رو گرفت

علی اکبر لطیفیان

دل نوشت :

نوشته اند به یک دیده بنگری همه را
نوشته اند دو روزن به آسمان ندهند

محمد سهرابی ...

*محمد امین سبکبار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

چقدر سخت بود رفتن پیغمبرها ...


تا صدای تو شنیدم ز رخم رنگ پرید
خبرم داد صدایت که چه آمد به سرم .....

ali akbar

خون دل :

علی به خاطر من چـشـم هات را وا کـن
مگـر بــمـیـرم و باور کنم عزایت را


دلـم شـبـیه وجـود تـو پاره پاره شده
گرفـته سرخی خون روی با صفایت را


تـمـام زخـمـی و پـیش پـدر نمی نالی
بنازم ایـن هـمه خودداری و حیایت را


خـدا مگـر به من آغوش چند تا بدهد
که تا بـغـل بکـنم تکه تکه هایت را


چـقــدر تـلخ و غـریـبانه تجربه کردم
به محـض دیدن تـو درد بـینهایت را

علی اصغر ذاکری

++ : غوغایی است این مداحی جواد مقدم   ای جانم تازه جوانم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان

السلام علی الشیب الخضیب ...

دارد شروع میشود ...ماه ماتمت ...

دارم هلاک میشوم ...بهر دیدنت ...

کربلا نرفتم و شروع شد محرم ... دلم چه طور باید بشکند ... تا مرا هم ببری آقا ؟

دل نوشت :

باران معرفت ز سحاب محرم است
آباد آن دلی که خراب محرم است

کلامی زنجانی

دل نوشت :

روضه شروع شد دل ما را بیاورید
سرمایه ام، سلاح بکا را بیاورید

یک سال میشود که پرم وا نمیشود
دستم به آسمان تو بالا نمیشود

یک سال میشود که دلم خاک خورده است
این چشم خشک راه به جایی نبرده است

حالا شروع تازه برایم فراهم است
تحویل سال سوخته گان از محرم است

پرواز عشق با پر گریه میسر است
توبه به پای روضه اگر شد چه بهتر است

تعلیم درس عشق که در روضه میشود
بالاتر از مکاتب صد حوزه میشود

این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم
من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم

اینجا فرشته های خدا صف کشیده اند
هر قطره قطره اشک شما را خریده اند

این لحظه ها چقدر پر از نور میشویم
چه ساده از عذاب خدا دور میشویم

دلتنگ روضه هستم و دلتنگ کربلا
با گوشه نگاه بفرما بزن مرا


حسین کردی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مونا نصراله ییان