:

آموزگار گفت که: «امروز درس ‌ما راجع‌به ‌عنصری‌ست‌که‌جزو جدیدهاست
در جزوه‌های‌ خود بنویسید ـ بچّه‌ها اورانیوم‌ تناوبی ‌از اکتنیدهاست‌»!

شاگرد ته‌نشین‌ شده ‌از جا بلند شد: «آقا! اورانیوم که خطرناک خوانده شد
بالفطره ‌بی‌گناه‌تر از نسل‌آدم‌ است‌‌ یعنی‌تمام ‌زیر سر ما پلیدهاست»

* * *
با چفیه پاک کرد دو چشم‌اش ـ خبرنگار ـ بعدش ادامه داد که: «بینندة عزیز
یک‌عدّه‌ زیر سلطة ‌آوار مانده‌اند، کوشش‌برای ‌یافتن ‌ناپدیدهاست ...»

راوی ‌ادامه ‌داد که ‌با عرض ‌معذرت ‌این واقعه‌ هزار کبوتر به‌جا گذاشت‌
شهری ‌که ‌خاستگاه‌ شهود و شعور بود، امروز خاک ‌خنجر و خون‌ شهیدهاست‌

تاریخ ‌باز هم‌ به‌ عقب ‌پا کشیده ‌است انگار کربلا به‌ تناسخ‌ رسیده ‌است‌
آه این ‌سر جدا شده ‌یادآور حسین‌؛ آقای‌ [بوووووق] جایگزین یزیدهاست ... »

* * *
بعد از هزار سال‌ میان‌خرابه‌ای ‌یک ‌دفتر ورق ‌ورق ‌افتاده‌ روی ‌خاک‌
در ابتدای ‌صفحه‌ به ‌قرمز نوشته ‌است: اورانیوم تناوبی از ... ‌

علیرضا بدیع 

حبسیه های یک ماهی